با نگاهی به مقاله ی یکی از عزیزان
این حالت افسردگی و پژمردگی، عاقبت اعتمادی است که با اغماض به ضرغامی و سیمای ضدملی تحت امرش ارزانی داشتیم. برنامه "رو به فردا" که قرار بود چالشی باشد و صدای تاکنون خفهشده معترضان را برای دقایقی انعکاس دهد، به منبر و تریبون تبلیغاتی جدیدی تحت اختیار آقایان اصولگرا تبدیل شد که تنها خاصیتش میتواند فراهم کردن اسباب آرامش برای "کیهان" باشد. گرچه مجری برنامه چند بار تکرار کرد که به رغم دعوت از چهرههای متعدد با پاسخ منفی آنها مواجه شده است، اما به نظر میرسد این برنامه به نقطه مطلوب تهیهکنندگانش نزدیک شد که همانا تبدیل شدن به ابزاری جهت تکرار ادعاها و اتهامهای واهی بر ضد معترضین به نتیجه انتخابات، البته اینبار در قالب برنامهای که در بهترین زمان و بهترین ساعت و مستقیم پخش میشود. حدس زدن نام و وجهه مناظرهکنندگان بعدی نیز چندان مشکل نیست.آیا یکسویگی و خودگفتن و خود خندیدن بالاتر از این میشود و اینگونه رو به کدام فردا خواهیم بود؟ فردایی که به صلاح ایران است یا فردایی که با مصلحت باندی خاص منطبق است؟
میهمانان آخرین برنامه از میان نمایندگان مجلس انتخاب شدند. شاید به نوعی بتوان گفت تفاوت آقایان بروجردی و حسینیان این است که یکی "سینهچاک" دولت است و دیگری "حامی" دولت. اگر این برنامه را ندیدید (هر نظر سیاسی که دارید) چیزی را از دست ندادید. یک روز روزنامه کیهان را بگیرید و بدهید کسی سرمقالهاش را برایتان بخواند. این برنامه نیز دقیقاٌ همین بود. علاقهای به بازگوی اینها ندارم، اما محض خالی نبودن عریضه به نکاتی از این برنامه اشاره میشود.
ـ در ابتدای برنامه حسینیان در مورد پاسخگویی به تهمتهای مطرح شده علیه اشخاص در برنامههای قبلی گفت و این گمان بوجود آمد که به حرفهایی که شریعتمداری در مورد آقای خاتمی گفته بود اشاره دارد. در حالی که تنها در مورد راهآهن شیراز و رد صلاحیت آقای اطاعت در مجلس هفتم سخن گفت و خواهان گذاشتن وقت در اختیار وزیر راه و شورای نگهبان شد.
ـ موضوع اصلی مناظره که در مورد دخالت و همنوایی با بیگانگان بود، با سخنان بروجردی آغاز شد. وی نیز از تلاش گسترده دشمن برای برهم زدن روند انتخابات (مثلاٌ با تأسیس تلویزیو فارسی BBC) گفت. البته ایشان به اینکه چه نوع نظامی بوسیله جریان آزاد اطلاعات ضربه میخورد یا دلیل تعطیلی یکماهه امکان پیامک چیزی نگفت.
ـ نکتهای که جلب توجه نمود اشاره بروجردی به تصمیم نظام در مورد منع مصاحبه با رسانههای بیگانه بود. یادمان هست که در مناظرههای قبل از انتخابات موسوی در اعتراض به احمدینژاد در مورد طرح موضوع "هولوکاست" از تصمیم نظام در اینباره گفت که به صراحت پاسخ شنید: بوده که بوده، حالا من میگم تصمیم اینطوریه (نقل به مضمون)
ـ پرسش بعدی که به طور واضحی جهتدار بود در مورد هماهنگی فعالیت سیاسیون با رسانههای بیگانه از حسینیان پرسیده شد. البته صحبتهای حسینیان چیزی جز تکرار همان مواضع مکرر گفته شده همفکرانش نبود. بهعنوان مثال او نگفت که با داشتن این حجم وسیع از اطلاعات توسط مسئولین راجع به برنامهریزی و دخالت بیگانگان، چگونه آقای موسوی تأیید صلاحیت شد؟
ـ اتفاقاٌ نخستین تهمتی که در همین برنامه زده شد از جانب شخص حسینیان بود که حرفی را که قبلاٌ دروغ بودن آن اثبات شده (بودن استودیو BBC در ستاد آقای موسوی) تکرار نمود و در مورد حق پاسخگویی نیز چیزی نگفت!
ـ گزارش مردمی میانبرنامه نیز مطابق معمول کاملا یکدست و یکنواخت و البته بریده بریده بود و هیچکس چیزی بر خلاف ذائقه دوستان نگفت. طبق معمول این مواقع نیز بیشتر با خانمهای با روسری (کمحجاب البته مطابق آموزههای همین صدا و سیما) و آقایان بدون محاسن و خوشتیپ بودند!
ـ ناگهان حسینیان به بیان مطالب پر سوز گدازی پرداخت و گفت: ما آرزو داریم جوانان این کشور که همگی باهوش و بااستعداد هستند در آرامش کنار هم باشند. البته طولی نکشید که لحنش دوباره به حالت ایجاد ارعاب و خشونت بازگشت و از محاکمه و برخورد و ... گفت.
ـ پرسش بعدی مجری بیطرف! از بروجردی این بود که آیا انتهای این راه حذف یک جریان سیاسی است؟ که وی پاسخ روشنی به این سؤال نداد. لیکن عصاره پیام این برنامه با نحوه یکطرفه برگزاری آن تأکید بر همین حذف بود.
ـ حسینیان در تشریح منظور مقام رهبری در شفافشدن موضع خواص، این خواص را به سه گروه تقسیم نمود. دسته فریبخوردگان که به اردوگاه دشمن پیوستهاند، نخبگانی که در پوشش دعوت به اعتدال مواضع دوگانه دارند و خواصی که در امتحان فتنه اخیر یربلند بیرون آمدند.
ـ یک آمار جدید نیز در این برنامه از جانب حسینیان داده شد و آن تعداد بسیجیان کشتهشده در جریان حوادث انتخابات بود و در عین حال او مدعی شد که مراسم ختم این افراد نیز به دلیل ملاحظات امنیتی برگزار نشد.
ـ البته نویسنده این سطور نتوانست تعداد دقیق این مسئله را شمارش نماید. اما به طور تقریبی حسینیان در طول برنامه بیش از سی دفعه از لفظ "مقام معظم رهبری" استفاده کرد. یعنی حدوداٌ هر یک دقیقه یکبار. البته محاسبه کاربرد این عبارت در مجموع برنامه عدد بزرگتری را نشان خواهد داد.
ـ حسینیان (که دقیقاٌ دو برابر زمان بروجردی سخن گفت و بروجردی بیشتر نقش تماشاگر را داشت) هیچ راهی برای بازگشت سران فتنه قائل نشد و طرحهای وحدت و حکمیت را انحرافی دانست. البته این را هم گفت که سران فتنه بعد از راهپیمایی 9 دی فهمیدهاند پایگاه مردمی ندارند و برای عذرخواهی آماده میشوند. همچنین او عبارت لویی جرگه که توسط کواکبیان گفته شد را مسئلهای مربوط به افغانستان دانست و تلویحاٌ آنرا مسخره کرد.
، در انتهای برنامه بروجردی گریزی زد به بازدیدش از زندان. ولی نتوانست یا نخواست عددی از آنان را اعلام کند و با کمک حسینیان به آزاد شدن اکثریت قریب به اتفاق آنان گفت.
ـ تا پایان این برنامه کوچکترین ذکری از خطای حکومت در برخورد خشونتبار با معترضان (از جمله ماجرای کهریزک) از سوی میهمانان برنامه به میان نیامد
آیا یکسویگی و خودگفتن و خود خندیدن بالاتر از این میشود و اینگونه رو به کدام فردا خواهیم بود؟ فردایی که به صلاح ایران است یا فردایی که با مصلحت باندی خاص منطبق است؟