مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

یکی بود یکی نبود

رفتی و از خاطرت رفت که چه خاطراتی داشتیم 


واسه فرداهای با هم ، چه قرارها که نذاشتیم 


رفتی و رفت از خیالت که خیالت زندگیم بود 


اگه اشتباهی کردم به خدا از سادگیم بود

چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود 


این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده 


آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه
 

شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه

دلک مونده و روندم ، شد بازیچه ی هر دست 


دیگه باورش نمی شه که هنوزم هست و زنده است 


تو نموندی ، مونده یادت که برام موند یادگاری
 

دارم از نفس می افتم ، از دلم خبر نداری 


چه تو قصه ، چه حقیقت ، یکی بود یکی نبود 


این جدایی های مبهم ، کار دنیای حسوده 


آخر حکایت عشق ، نرسید کلاغ خونه 


شده ایم پایان کهنه ، واسه دنیا یه بهونه