مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

برگشت از سفر

سلام دوستان عزیزم... 

 

من و سالی بالاخره به همراه بروبچز رفتیم مسافرت زیارتی مشهد 

 

چه حالی داد 

 

جاتون خالی  

 

از اولش بگم که با قطار رفتیم...کوپه هامون 6 نفره بود 

 

اما ما 7 نفر تو یه کوپه بودیم و حسابی زدیم و رقصیدیم و چیز میز خوردیم  

 

دهن این سوسن خانوم(آهنگ بروبکس) رو سرویس نمودیم

 

جای همه شیطونا خالی 

 

اونجا هم که رسیدیم رفتیم مجتمع فرهنگی دانشگاهمون که سوییت داشت...ما تو یه سوییت 4 

 

نفره افتادیم 

 

باورتون نمیشه که تو این چند روز ما سر جمع 5 6 ساعت هم نخوابیدیم 

 

همش حرم و بازار و بزن و برقص و عکسو بخور بخور  

 

خیلی خیلی خوش گذشت...جای همتون خدایی خالی بود 

 

از بلک 13 عزیز هم که همش جویای حال بود ممنونم  

 

و از همتون که برام کامنت گذاشتید

 

خوابالو جونمم همش هوام رو داشت و هی شارژ ایرانسل برام میفرستاد    

 

روز آخری هم رفتیم زیست خاور کلی سوغاتی گرفتیم 

 

خیلی دعا کردم بچه ها... 

 

ایشاالله همه حاجت روا بشیم 

 

موقع برگشتم تو کوپه کلی شیطونی کردیم و چراغا رو خاموش کردیم و با فلش موبایل شیما  

 

رقص نور میدادیم و میرقصیدیم 

 

صدای کوپه های واگن ما دیگه درومده بود  

 

اونجا هم که بودیم یه شب ساعت 2:30  اومدن در اتاقمون رو زدن و گفتن خانوما  

 

ساکتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت...ساعت 2:30 شبه ها  

 

ما هم 2 دقیقه ساکت شدیم تا رفت شروع کردیم

 

خلاصه سفرمون به خیر و خوشی گذشت و تموم شد White Hair

 

اما یه نکته: 

 

دوستان رو تو سفر و سفره خوب  میشه شناخت! 

 

انشاالله سفر بعدی بچه های وبلاگ همه با هم بریم (این ازون دعاها بودا!!!)  

 

 

تا بعد