مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

شعری ماندگار

باید فراموشت کنم 
چندیست تمرین می کنم
من می توانم ! می شود ! 
آرام تلقین می کنم
حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
تا بعد ، بهتر می شود .... 
فکری برای این دلِ
آرام غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای
و بر نمی گردی همین ! 
خود را برای درک این 
صد بار تحسین می کنم 
کم کم ز یادم می روی 
این روزگار و رسم اوست ! 
این جمله را با تلخی اش 
صد بار تضمین میکنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد