مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

مدی و خوابالو

چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبود

جمله های زیبا و نمونه...!

گاهی گمان نمیکنی ولی می شود ... 

 

 گاهی نمی شود که نمی شود.. 

   

 

گاهی هزار دور دعا بی اجابت است... 

 

 

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود...  

 

 

************************************************* 

 

کفر 
 

شبی در حال  مستی تکیه بر جای خدا کردم 

 نمی دانم کجا بودم چه ها کردم چه ها کردم

 در آن لمحه ز مستی حال گردان شد

 خدا دیدم وجودم محو وگریان شد

 بخود فائق شدم مستی ز سر رفت

 غرور آمد دلم از حد کم رست

 خدا دیدم خودم را بندگی کو؟

 کجا شد جبر و سختی بی خودی کو؟

 زدم حکمی که لیلی کو ومجنون؟

 زدم حکمی کجا شد جنگ وکو خون؟

  چو مستی دست در جای خدا زد

 به چنگیزان ونامردان قفا زد

 به لیلی حکم عشق دائمی داد

 به شیرین حق خوب زندگی داد

 به مجنون آتشی از جنس دم داد

 به فرهاد اهرمی کو هان شکن داد

 چرا لیلی ومجنون باز مانند؟

 چرا فرهاد از شیرین برانند؟

  چرا وقتی که من مست وخدایم

 چنان باشم که گویندم گدایم؟

 در آن حالت که پیمانه پرم بود 

 شرابم همدم ودل ساغرم بود

 من مست و خراب حالا خدایم

 ز ضعف و هجرو غم ، حالا جدایم

 به پیران وقت پیری می دهم جان

 جوانان در جوانی قوت ونانپ

 چرا آهو ز مادر باز ماند؟

 چرا فرزند صیادش بنالد؟

 چراها و چراها و چراها

 شب قدرت گذشت وآرزوها

 بسختی قامتم را راست کردم

 گلوی خشک خود را صاف کردم

 کنار بسترم پیمانه ای پر

 ولی جیبم تهی از سکه ودر

 شراب از سر برفته بی تا مل

 نمی یابم اثر از تاج واز گل

 همان مست ورهای رو سیاهم

 غلط کردم که پی بردم خدایم!

 

 ******************************************** 

 

 - مرگ را ناچیز بشمارید، زیرا سختی و تلخی آن در ترس از مردن است. (امام علی (ع))  

 

 - ترجیح میدهم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم. (دکتر شریعتی) 

 

- در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند، اما بر حسین و زهرایی میگریند که آزاد زیستند. (دکتر شریعتی) 

 

. مردی که همسرش را بیازارد نماز و هیچ کار خیری از او پذیرفته نیست و نخستین کسی است که وارد جهنم میشود.(حضرت محمد (ص)) 

  

 

-اسرارخویش به کس مگوی زیرا سینه ای که درحفظ رازخودبه ستوه آیدازسینه دیگران نبایدانتظارامانت داشته باشد  

 

 

 -مفضل عمر روایت کرده است که حضرت صادق علیه‌السلام به من فرمودند: هر کس به زبان مومنی سخن بگوید و از آن رسوایی او و از بین بردن مروّت و جوانمردی‌اش را بخواهد تا از چشم مردمان بیفتد، خداوند او را از ولایت خودش به ولایت شیطان می‌اندازد ولی شیطان هم او را نمی‌پذیرد.
 

 

 ********************************************* 

 

قاون اول: بی زحمت لطف نموده دلتان برای کسی نسوزد!چون بعدش چنان مصیبت الیمی بر سرتان خراب می شود، که هیچ رقمه نمی شود از روی زمین جمعش کرد!  

قانون دوم: روی بعضی ها، روی سنگ پای قزوین را سپید نموده است. اگر خواستید به کسی رو بدهید، ببینید میزان سپید سازی ایشان به چه میزان می باشد!  

قانون سوم: یعنی بعضی ها را ساخته اند که فقط بیایند و گند بزنند به تصورات زیبایتان!! شما هم بیخود، موضع نگرفته، و اجازه بدهید گندشان را بزنند!تجربه نشان داده پافشاری شما در زیبا سازی، بی نتیجه بوده، و در نهایت گندش در می آید!  

قانون چهارم: مراعات کردن، لطف کردن، نیکی کردن را، اگر زحمتی برایتان نیست از آن لغت نامه ی کوفتیان پاک نمایید!  

قانون پنجم: هرگز اسم رمز را از یاد نبرید: برو به جهنم! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد