مدی و خوابالو
چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبودمدی و خوابالو
چه تو قصه چه حقیقت...یکی بود یکی نبوددرباره من
که باشم من؟
مرا از من خبر کن .
چه معنی دارد اندرخود سفر کن .
اگر کردی سؤال ازمن که من چیست؟!
مرا از من خبر کن تا که من کیست .
من کیستم؟!
۲۳ساله و عاشق خوابالو
*****************************
گاهی گمان نمیکنی ولی می شود ...
گاهی نمی شود که نمی شود..
گاهی هزار دور دعا بی اجابت است...
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود...
*****************************
همسفر!
در این راه طولانی که ما بی‌خبریم
و چون باد می‌گذرد
بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند
خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.
همسفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است
عزیز من!
دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.
عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .
من از عشق زمینی حرف میزنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
عزیز من!
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.
بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .
اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .
سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است.
بیا بحث کنیم.
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
بیا کلنجار برویم .
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، در بسیاری زمینه‌ها، تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.
من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.
بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم .
عزیز من! بیا متفاوت باشیم
آدرس وبلاگ بلاگفا:
www.madikhanoom.blogfa.com
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
- سالی جونی جیگر
- فرناز جون
- فرناز جون 2
- شنبلیله بانو
- هاشم میرزایی
- رجا
- شیفته
- عمارت
- آشپزخانه من
- فقط میوزیک
- عطسه های یک قلم
- خمیازه
- شمیم و امیر
- ثریا جون
- کافه
- وبلاگی متفاوت!
- بهونه زندگیم
- music code
- من و سرطان
- shadmehrian club
- ارزشها و ضد ارزشها
- پراکنده نویسی های من دل سوخته
- آدرینا جون
- موفقیت
- سعید
- ونوس
- *کلبه ی عشق من و مهدی*
- شادمهر2009
- ستاره زیبای من
- یادداشت های روزانه یک دیوانه
- دخمه تنهایی
- یخ پسر آقا
- مدار صفر درجه
- دیوار(صبا جون)
- دختر آسمونی
- روزگار ما
- نازپسر
- گاه نوشته های پسرکِ رهگذر
- وقایع الاتفاقیه زبلستان
- سکوت
- "سرگرمی *** سرگرمی"
- غرام گندم گون(محمد رضا)
- مریم جون
- کیان
- مریم جون ۲
- Dj silence
- گول خورده
- خاله صورتی
- ترانه سحری
- قنده عسل
- ماهی سیاه کوچولو
- the Girl
- سرزمین IT
- آریایی
- خرید اینترنتی
- http://www.binyamin27.blogfa.com/
- بنیامین
- بنیامین
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همه- نقل مکان
- خدافظی
- مسافرت
- نظر سنجی حیاتی
- گون و نسیم
- ۲تا خبر
- همینجوری
- درگیرم
- برگشت از سفر
- نظرات زشت عده ای بیکار
- بدون شرح
- ای خدا
- خبر داغ
- اولین پست سال ۱۳۸۹
- آخرین پست سال ۱۳۸۸
- هوم؟
- بازگشت
- یکی بود یکی نبود
- جدایی
- استرس
- just it
- همه چی آرومه!!!!!
- فعلا برزخه!
- دیر اومدی پاک شد!
- [ بدون عنوان ]
- بازم خداحافظ
- برگشتم اما همچنان داغونم
- خداحافظ
- بدبختی من رو ببین
- دیشب این قضایا به من گذشت
بایگانی
- خرداد 1389 5
- اردیبهشت 1389 3
- فروردین 1389 6
- اسفند 1388 11
- بهمن 1388 15
- دی 1388 15
- آذر 1388 12
- آبان 1388 10
- مهر 1388 17
آمار : 101301 بازدید
Powered by Blogsky
رنگ و وارنگ
توی این شهر فرنگ ، همه چی رنگ و وارنگ
جور واجورند آدما ، همه شکلو همه رنگ
پشت ویترین دلا، همه چی خوب و قشنگ
اما تا دست بزنی، می خوره سرت به سنگ
مدی
پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:02 ق.ظ
چرا سنگ...؟؟
من لینکت کردم...
حالا سنگ نشد یه چی دیگه :-)) منم لینکت میکنم
سلام دوست گلم
فروش فیلم ها و سریال های داغ هالیوودی در تــاپ فیلم
همراه با جوایز ویژه - فیلم بخر جایزه ببر
سلام مرسی که سر زدی...حالا میام یه نگاه میندازم :-)
سلام ..خسته نباشی ... کم پیدایی نمیای سرمون بزنی...
این پست هم مثل همیشه قشنق بود ... موفق باشی ..بای...
سلام مجید..مرسی...من که همیشه میام بابا...ممنون....تو هم موفق باشی...به سلامت
سلام ... به به پستت قشنگ بوداااا
..
آپم... زود بیا ...
سلام....مرسی...حتما میام
مدی این دنیا مجازیه همه هم اینو از حفظیم... اما یک حقیقت هست که دوستان وبلاگی حس خیلی خوبی تو دل من به جا میذارن... یک حس نزدیک... یکی از این حسا میگه که مدی سرحال نیست....اصلا قصد دخالت ندارم.. فقط یه نمه نگرانم
هر کمکی از دستم بر میاد بگو تا انجام بدم.... خووووب؟
میدونم سوته دل...سرحال که هستم اما گاهی وقتا از بی معرفتی دنیا و آدماش دلم میگیره
جالب نوشتی. ممنون.
لطفا ما را سری بزنید.
از طرف: دل سوخته ای که بیدل شد
باز دل جزغاله به یه دردی میخورد...بی دل که باشی میخوای چیکار کنی؟
سلام
آخ گفتی.... دقیقا قشنگیش مال پشت ویترینه
به روزم
سلام آدی جون...اوهوم...میام پیشت
شکر ... خدا رو شکر... خوب باش بچه...
مرسی...چشم خوب میباشم
سلام مدی جونم .ممنون عزیزم که همچین ارزوی خوبی برامون کردی .حالا که توهم عشق داری توروخدا تمام تلاشتونو بکنین واسه حفظش .امیدوارم به اون چیزی که میخواین برسین .بازم بیا پیشم
با اجازت لینکت میکنم
*کلبه ی عشق من و مهدی*
سلام خانوم خانوما...مرسی که اومدی...چشم حتما تلاش خواهیم کرد و به همراه دعای خیر شما عاشقا...منم لینکت کردم
سلام
مچکرم از نظرتون
به قول شاعر :
دیوانه را توان به محبت نمود رام
ما را محبت است که دیوانه می کند
به به...احسنت
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی دارید از مطالب زیبای ان بسیار لذت بردم منتظر حضور سبزتان هستم
سلام مرسی که اومدی...میام و حضور سبز خودم رو نشان میدهم...چی میگه؟!
ای داد از این با سر به سنگ خوردن ها من که دیگه سری برام نمونده ...
دیگه ایندفعه پات به سنگ میخوره
سلام
فقط می گم پستت قشنک بود آخه به ۱ نفر قول دادم دیگه به این چیزا فکر نکنم
تو هم از زندگی لذت ببر همون جوری هم که هست میشه لذت برداااااااااااااااااااااااا
افتخار نمیدی؟؟؟ :دیییییییییییییییی
ای زن زلیل...باشه...ما که مجبوریم لذت ببریم...به به چقدر چیزای دوست داشتنی تو این دنیا هست!!
شعر کوتاه و در عین حال بامفهومی بود. ایول.
مچکرم
چراهمه دلتنگیم؟
سوال خوبی بود
شایدبخاطراینکه وبلاگ نویسان آدمهایی با دل سالم نیستند وبیشتردلشون شکستس حالا بهردلیلی
ووبلاگم به همین دلیله که حرفایی که نمی تونن درملا عام بزنن اینجا فریاد می زنند
بهرحال طبق گفته خودت همه ما محکومیم
ممنونم ازدلداریت
آره متاسفانه..همه محکومیم به زندگی کردن اجباری
بدو بدو که با ( وصایای دهگانه آپم )
مدی جون تو راست میگم که یه بار دیگه آپ کردم. سریع بیا
کشتی منو...انقدر تند تند آپ نکن خوب
برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش
شاید حوشبختی منتظر خندیدن تو است.
ممنونم بهم سر زدی
بازم بیا
منم بهت سر میزنم
موفق باشی
خواهش میکنم...شما هم لطف کردی سر زدی..باشه حتما
مدی ؟جون سالی این شعرا رو از کجا میاری؟
منم میخواااااااام :))))
:-))
سلام مدی جون مرسی که اومدی
شعراتم قشنگه به سالی ندیا میخواد که بخواد
۲۰تومان بگیر بهش بده
سلام خوابالو جونم...خواهش میکنم خیلی خوش گذشت...قربونت..200 تومن میگیرم اما بازم شعر نمیدم :-))